بچه‌ها در سرتاسر آمریکا ماسک‌های شبدر نقره‌ای را برای هالووین می‌خواهند. دکتر دنیل چالیس به دنبال کشف نقشه ای از کانال کوکران، مالک شمروک نقره ای است.

سالها قبل در یک شهر کوچک در شب ولنتاین 22 نفر از مردم شهر توسط یک قاتل روانی کشته می شوند و برای سالها هیچ اثری از کسی که این قتل عام را انجام داده است به دست نمی آید . اکنون پس از سالها تام به همراه همسرش به شهر کوچک خود بر می گردند تا...

در سال 1997، اواخر جنگ بزرگ بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی است. و کل جزیره منهتن به یک زندان غول پیکر با حداکثر امنیت تبدیل شده است. هنگامی که ایر فورس وان ربوده می شود و به جزیره سقوط می کند، رئیس جمهور توسط گروهی از زندانیان گروگان گرفته می شود. مار پلیسکن، یک سرباز سابق نیروهای ویژه که تبدیل به جنایتکار شده است، برای بازپس گیری رئیس جمهور در ازای آزادی خود استخدام می شود.

دو پلیس که کاملاً مخالف یکدیگرند، باید اختلافات خود را کنار بگذارند تا باندی از قاچاقچیان مواد مخدر را دستگیر کنند.

«تام هاردی» (ویلیس)، پلیس جوان اداره ی آگاهی و دایره ی جنایی شهر پیتسبرگ در کنار پدرش «وینس» (ماهونی) که رئیس دایره ی جنایی است، خدمت می کند. طی یک تعقیب و گریز، تصادف شدیدی صورت می گیرد. «تام» بی هوش می شود و وقتی به هوش می آید، می فهمد پدرش کشته شده و قاتل از صحنه فرار کرده است. «تام» که مسئول شناخته شده، منتظر خدمت می شود و به نوش خواری پناه می برد. تا این که دو سال بعد معلوم می شود که قاتل «وینس» یک پلیس بوده...

پدری خشمگین از جهنم فرار میکند تا به دنبال کسانی بگردد که دخترش را کشته اند و نوه اش را دزدیده اند...